خیابان بهار آبی بود

خیابان بهار آبی بود
حسین آتش‌پرور

■ «تشنگی» و «جست‌وجو» تِم اصلی این رمان است. هجوم ملخ‌ها، سينما، خشم طبيعت، خشكسالی، قحطی، سخت‌كوشی و قناعت، دست و پنجه نرم كردن با طبيعت و كوير، مقاومت و ماندن انسان نیز از دیگر موضوعاتی‌ست که در این رمان به آن پرداخته شده است.

■ در اين داستان واقعيت و تخيل، تاريخ و اسطوره، آداب و رسوم، خرده فرهنگ‌ها و باورها، شانه‌به‌شانهٔ هم راه می‌روند و در هم می‌آميزند و به آن شکل می‌دهند: «خضر با هر قدمی كه در بيابانِ برهوت برمی‌دارد، جای پايش سبز می‌شود. به هركجا نگاه می‌كند، آن‌جا هم سبز می‌شود، و نفس‌هايش ابر سبزی می‌شود و به هوا می‌رود.»

■ در زمان‌های متفاوت در مکانِ اين رمان به سفرهای عينی و ذهنی می‌رويم و در آن با مجموعه‌ای از روايت‌ها، نمايش‌ها، قصه‌گويی، نقالی، پرده‌گردانی و چاوشی مواجه می‌شويم.

■ زمان در اين رمان بی‌كرانه است، اما جغرافيا و سرزمينش، بيشتر در ديسفان/#گناباد و #مشهد می‌گذرد؛ #ديسفان و مشهدی كه كوچه‌ها و خيابان‌هايش گاه در تخيل نويسنده متولد، بازسازی يا نقاشی می‌شود. خيابانی كه خانه‌ها و مغازه‌هايش در زير آب است.

چاپ سوم رمان «خیابان بهار آبی بود»، زمستان ۱۴۰۲ در ۴۳۲ صفحه توسط انتشارات_نریمان منتشر شد.

نام کتاب : خیابان بهار آبی بود
نویسنده: حسین آتش‌پرور
مترجم :
شابک : 978-6229332788
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 431
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
قیمت : 350 هزار تومان

‏www.narimanpub.com
‏https://t.me/narimanpub