بخشی از رمان بوف کور نوشته صادق هدایت

من پنجرهٔ اتاقم را بسته بودم، برای اين‌كه سر فارغ نقاشی بكنم. نزديک غروب، گرم نقاشی بودم؛ يک مرتبه در باز شد و عمويم وارد شد؛ يعنی خودش گفت كه عموی من است، من هرگز او را نديده بودم، چون از ابتدای جوانی به مسافرت دوردستی رفته بود. گويا ناخدای كشتی بود، تصور كردم شايد كار تجارتی با من دارد، چون شنيده بودم كه تجارت هم می‌كند- به‌هرحال عمويم پيرمردی بود قوزكرده كه چالمهٔ هندی دور سرش بسته بود، عبای زرد پاره‌ای روی دوشش بود و سر و رويش را با شال گردن پيچيده بود، يخه‌اش باز و سينه پشم‌آلودش ديده می‌شد- ريش كوسه‌اش را كه از زير شال‌گردن بيرون آمده بود می‌شد دانه‌دانه شمرد، پلک‌های ناسور سرخ و لب شكری داشت. يک شباهت دور و مضحک با من داشت، مثل اين كه عكس من روی آينهٔ دق افتاده باشد.

بخشی از رمان «بوف کور»
نوشتهٔ: صادق هدایت
طرح از: مرتضی ممیز

 

بخشی از رمان بوف کور نوشته صادق هدایت

بخشی از رمان بوف کور نوشته صادق هدایت

 

 

 


مجلهٔ ادبی «نوپا» با رویکردی تازه در پی کشف استعدادهای شناخته نشده در عرصهٔ ادبیات می‌رود و شعرها و داستان‌ها را همراه با نقد منتشر می‌کند. مجلهٔ نوپا به سردبیری مجتبا نریمان در کنار انتشار مطالب ادبی، سعی دارد در شناخت شعر و داستان‌هایی که، دور از هرگونه حشو و زوایدِ تبلیغاتی و گذرا، ارزش ادبی و هنری دارند، به مخاطبان خود کمک کند و به آسیب‌شناسی ضعف‌ها و علل سقوطِ برخی جریانات ادبی بپردازد.


مدیر مسئول و سردبیر:

مجتبا نریمان

نشانی و شماره تماس

شماره تماس: 88527713 – 021

همراه: 383 0282 0912

نشانی: تهران، سهرودی شمالی، کوچه قرقاول، پلاک 36 ، واحد

ایمیل: ‏Email: nopa.magazine@gmail.com

واتساپ: WhatsApp: 0912-0282-383

کانال تلگرام مجله: https://t.me/nopa_magazine

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *